مزایای قبول دعاوی مشترک با همکاران وکیل
وقتی یک وکیل دادگستری وکالت در دعوایی را می پذیرد، یک تعهد اخلاقی و حرفه ای را پذیرفته که با تکیه بر دانش حقوقی و تجربه، حقوقِ به حقِّ موکل خود را استیفا نماید. با این وجود تجربه نشان داده که در حین فرایند رسیدگی مواردی پیش می آید که وکیل نیازمند بررسی بیشتر در خصوص روند رسیدگی است.
مانند اینکه ثالثی با یک ادعا در دعوا وارد می شود. یا اینکه لزوم طرح یک دعوای موازی که به نفع موکل است احساس می شود و این در حالی است که وکیل در آن دعوی خاص تجربه و مهارت لازم را ندارد و این امکان وجود دارد که منافع به حق موکل تامین نشده و چه بسا ضایع شود.
در اینگونه موارد چه باید کرد؟
گزینه رایج و متعارف بین وکلا اخذ مشورت با همکارانی است که در آن زمینه خاص دارای تجربه و مهارت هستند. این روش هر چند پسندیده است اما در عالم واقعیت مشاهده می شود که برخی از وکلا حاضر نیستند تجربیات خود را ارزان و رایگان در اختیار همکار خود قرار دهند که البته اگر چنین هم باشد، جایی برای گله و اعتراض وجود ندارد.
زیرا وکیل برای کسب تجربه زحمات فراوانی را متحمل شده و هزینه های متعددی را پرداخته و شاید انتظار بدست آوردن این تجربیات گران قیمت انتظاری موجه و منطقی نباشد.
گزینه دیگر، مطالعه و بررسی وکیل در خصوص یافتن پاسخ برای مورد سوال است که با استفاده از منابع حقوقی و کُتبی که رویه قضایی در آن نمود بیشتری دارد، به نحو مناسبی قابل دستیابی است. اما ممکن است وقت زیادی برای مطالعه همه زوایای پنهان و آشکار آن ابهام در کتابها و مراجع وجود نداشته باشد.
به عنوان یک مثال ساده و رایج، وقتی یک شخص حقوقی به عنوان ثالث وارد دعوی می شود، شناخت ، تخصّص و چه بسا تسلّط در دعاوی تجاری باعث می شود تا با وارد کردن چند ایراد قانونی، ورود ثالث را به تاخیر انداخت یا مانع دائمی برای آن ایجاد کرد.
این روشها (ایراد شکلی و ایجاد مانع موقت یا دائم در ادعای طرف مقابل) به هیچ عنوان غیر اخلاقی تلقی نمی شود بلکه حقی است که بصورت قانونی برای طرفین دعوا به رسمیت شناخته شده و طرفین دعوا و وکلایشان حق دارند و چه بسا وکلا موظفند ایرادات شکلی و ماهوی را به محضر دادگاه ارائه دهند.
همچنین دفاع ماهوی یا استناد به مبانی حقوقی در مورد دعاوی خاص مانند دعاوی تجاری، پیمانکاری،دعاوی مربوط به معدن و ..نیازمند تجربه و مهارت و شناخت زوایای پنهان و آشکار آن دعاوی است.
از سوئی این حق اخلاقی و قانونی برای موکل محفوظ است که وقتی دعوا و چه بسا سرنوشت زندگی خود را به یک وکیل سپرده است، وکیل از همه ابزارهای قانونی، اخلاقی و مهارتی خود استفاده کند تا حق موکل پایمال نشود.
دقت داشته باشید که فرصت اقامه یا دفاع در یک دعوی مانند زندگی فرصتی برای یکبار است و معمولاً فرصتی برای جبران آن وجود ندارد و یا اگر وجود داشته باشد، در هر مرحله از دعوا مشکل و مشکل تر می شود.
به عنوان نمونه طرح دعوای اعاده دادرسی مستلزم رعایت شرایطی است که فراهم آوردن آن، کار راحتی نیست.
از این روی مدیریت دعاوی بصورت تیمی، گزینه ای مناسب محسوب میشود.
مشروط بر آنکه تعصب را کنار گذاشته و منافع موکل را به منافع شخصی خود ترجیح دهیم که البته امری بایسته و ضروری محسوب می شود.
از این روی توصیه به کار تیمی شاید بهترین یا یکی از بهترین اقدامات در این خصوص می باشد. این روش مزایای دیگری نیز دارد. مانند اینکه کار بین چند نفر وکیل تقسیم می شود و نتیجه بهتری عاید می شود.
به عنوان مثال برخی از وکلا دارای قلم تواناتری نسبت به سایر همکاران هستند و در مقابل برخی دیگر قدرت دفاع و استدلال بیشتری در دادگاه دارند. همچنین برخی از وکلا دارای مهارت سریع الانتقالی هستند و بدون نیاز به مطالعه بعدی، پاسخ یا ادعای مقتضی را در جلسه دادگاه مطرح میکنند.
سخن آخر:
وکیل پروژه همواره سعی داشته و دارد که از قبول دعاوی که در آن تخصص لازم را ندارد پرهیز کند و آن دعوی را بدون هیچ تعصبی به اهلش واگذار نماید. در همین راستا ممکن است وارد یک دعوی شده و مواردی پیش بیاید که نیاز به اخذ مشورت، مطالعه بیشتر و یا همکاری با چند وکیل دیگر احساس شود.
در اینصورت همکاری تیمی و استمداد از همکاران و اساتیدِ با سابقه و با تجربه بهترین گزینه خواهد بود. در خاتمه تجربه ای ناچیز در برخی دعاوی اندوخته شده که مشابه مقالات تخصّصی و با افتخار با سایر همکاران به اشتراک گذاشته خواهد شد. توفیق همه همکاران و اساتید ارجمندم را از خداوند متعال خواستارم.